یه مغازهای اینجا هست، از شورت و جورابِ بچه و آدم بزرگ توش پیدا میشه تا تخم مرق و شیر و شکلات و بیل و خاکِ گلدون و نوشت افزار و کفش و دمپایی و وسایلِ پیکنیک و لباسهای ورزشی! یعنی مثلا پشت همون سبدی که شورت و جورابِ بچه توشه، قفس سبزی جات و میوه است. خب مسلما به نسبتِ خر تو خریش، مغازه ارزونی هم هست. البته این وسایل به تناسبِ فصل کم و زیاد میشن. من گاهی هوس میکنم به این مغازه سر بزنم چون مثلِ تخم مرق شانسی میمونه، آدم وقتی میره تو نمیدونه که با چی مییاد بیرون. مثلا میری آناناس بخری، میبینی تی شِرتهای زنونه خیلی قشنگ آورده، حراج هم کرده، خیلی ارزونه، میخری! میری پاپریکا بخری، میبینی دمپایی آورده مثلِ ماه، میخری! میری پرتقال بخری، میبینی رومیزی آورده ارزون، میخری! اما وقتهایی که وضع مالیم خرابه، سعی میکنم حتا از دمش هم رد نشم چون آدم رو خیلی به خرید کردن تشویق میکنه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر