شنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۹

کاردستی

پنجشنبه توی دانشگاه بچه شدیم، قرار بود که هر گروه یه کلمه واحد رو روی کاغذای خیلی‌ بزرگ درست کنه. ما ۲ نفر بودیم، یکی‌ هم بعدا بهمون اضافه شد. یه سری مهر‌های کوچولوی بچه گونه بود، با استمب‌های رنگی‌ که من تاحالا استفاده نکرده بودم. کلی‌ هم پست ایت و استیکر و اینا بود و خلاصه هر کسی‌ آزاد بود که خودش انتخاب کنه که با چی‌ می‌‌خواد کار کنه. من زودی رفتم ۶ تا مهر بچه گونه برداشتم که روش آدم فضایی و دزد دریایی‌ و سفینه و این چیزا بود، با استمپ‌های رنگی‌. انقدر عشق کردم با این مهر زدن و رنگی‌ شدن انگشتم که خدا می‌‌دونه. مدت‌ها بود کار دستی‌ درست نکرده بودم، دلم خیلی‌ تنگ شده بود واسهٔ این کارا. دلم خواست دوباره عین بچه‌ها بشینم روز‌ها و ساعت‌ها فقط کاردستی درست کنم و دیگر هیچ...

هیچ نظری موجود نیست: