شنبه، آبان ۱۶، ۱۳۸۸

بچه پر رو!

صبح تا بیدار میشم صدای رادیو مریخ میاد. یه لحظه احساس می‌کنم، چقدر دلم می‌خواست فارسی‌ بود. می‌خوام از اتاق بیام بیرون، چشمم می‌‌افته به کِرِم روی میز. روش به فارسی‌ نوشته داروخانهٔ شبانه روزی. اصلا هم دلم تنگ نشده!

برای دلداریه همون دلی‌ که تنگ نشده می رم توی وبسایت رادیو، آرشیوش که اصلاً کار نمی‌کنه. برنامهٔ روزانه ش هم تا سه‌شنبه به روز شده! امروز که شنبه است. واقعاً که! آدم واقعاً از این همه خدمات متحیر می شه. می‌‌رم سراغ همون یو تیوب و اونجا چند تا آهنگ وطنی گوش می دم. از محمد نوری که همیشه آرزو می‌کنم تا نمرده، یه دفعه برم کنسرتش!


هیچ نظری موجود نیست: