اینجا خیلی از خونهها پرده و فرش نداره، به نظرم نداشتن پرده و فرش خیلی خونه رو سرد و بی روح میکنه. حتا به خونه حالتِ اداری میده. من کرکره رو خیلی دوست ندارم، همش فکر میکنم توی اداره نشستم انگار پرده به خونه یه حسِ امنیت میده. توی اتاقم که الان توش کار میکنم یه پرده زده بودم، همون پردهای رو که واسه خوابگاه دانشجویی دوخته بودم، با اومدنِ پرده، خیلی حسِ دنجی بهم توی اتاقم دست داد. اتاق دوم هم پرده نداشت، اولش خیلی مهم نبود چون به عنوانِ هال ازش استفاده میکردم، اما بعد از نقل مکان از بالابلندی به روی زمین، حالا شده اتاق خواب و چون رو به کوچه ست، نور چراغهای کوچه میافته توش و کرکره ها خیلی به کم شدن نور کمک نمیکنن. چون پول نداشتم پارچه و میل پرده بخرم، مجبور شدم پرده این اتاق رو ببرم اون اتاق بزنم اما از اونجایی که اون اتاق دو تا پنجره داره، مشکل هنوز کامل رفع نشده و اگر نصفه شب بیدار بشم (مثلِ امشب) نور نمیذاره که دوباره خوابم ببره. دوستم میل پرده اضافه داره، فردا میخوام ازش قرض کنم، یکی از ملحفه ها رو به جای پرده بزنم بهش، بلکه بالاخره بتونم درست بخوابم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر