پنجشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۸۸

سرده سرده، برف میاد


سرده سرده، برف میاد، دونه دونه برف می‌‌یاد. باد از روبرو برف هارو می‌‌کوبه توی صورتم، دلم می‌خواد پشت و رو راه برم. کاپشنم کوتاهه، رون‌های پاهام یخ کرده. آدما با چترهای سیاهشون میان و می‌رن. توی گوشم آهنگه، بهش عادت ندارم...

هیچ نظری موجود نیست: