شنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۹۲

جامعه بیمار

دیشب قبل از خواب فیلمی از عبدلرضا کاهانی دیدم. انتخواب خوبی برای قبل از خواب نبود. با توجه به اینکه قبلا هم یه فیلم ازش دیده بودم, باید حدس می زدم که فیلمش باید چه جوری باشه. فیلم هاش یه جور خاصین, انگار مشکلات اجتمائی رو می کنن توی تخم چشم آدم, ناراحتی و غم می یاد به دل آدم. به آدم یاد آوری می کنن که ما ملت دروغ گو, شکاک, متلک گو و دودره بازی هستیم, رفتار با آدم بیمار یا معلول رو بلد نیستیم, ما همدیگرو تحقیر می کنیم, توسری زن هستیم, همدردی بلد نیستیم, ملتی هستیم که راجع به مسائل مالی صاف و پوسکنده حرف نمی زنیم. حرف های بی پایه و اساس رو بدون تحقیق درموردشون باور می کنیم. حالا نه این که همه صد در صد اینجوری باشیم, اما توی جامعه حتما کسانی رو تو دوست و آشنا و فامیل و در و همسایه داریم که این خصوصیات رو دارن. این خصوصیات یه جوری به ته جامعه چسبیدن. یعنی شاید اگر بگردیم, ته خودمون هم رگه ای از این رفتار پیدا کنیم. من مددکار یا کارشناس اجتمائی نیستم اما فکر می کنم ما جامعه بیماری داریم. مثلا همین دروغی که خیلی هامون به عنوان دروغ مصلحتی می گیم که حتی بعضی وقت ها می تونه یه زندگی رو به هم بریزه. همونطوری که شاهین نجفی می گه ما ملتی هستیم که باید تو خودمون انقلاب کنیم, باید از خودمون شروع کنیم. من کاری به حرفا و کارای دیگش ندارم, اینکه حالا چه کسی موسیقی این آدم رو دوست داره یا نداره, اینکه ساختارشکنیش مرز داره یا نداره, اما حرفای بدی نمی زنه. کامبیز حسینی هم کلا حرف حساب زیاد می زنه. اینجا یه مصاحبه ش هست. از دقیقه ٨ به باد حرفای جالبی می زنه.
درضمن این رو هم بگم که ما ملتی هستیم که یاد نگرفتیم نظرمونو چطور بیان کنیم. این دیگه مدتیه واقعا عین سیخ داره تقریبا هر روز می ره تو چشم خودم! خیلی از آدم ها کامنت که می ذارن, فحش و بد و بیراه می نویسن, یا با لحن بد و بی ادبی می نویسن, انتقاد نمی کنن, یه چیزی می گن که یه چیزی گفته باشن, دلیل و مدرک رو نمی کنن. فرق نمی کنه توی وبلاگ, فیس بوک, soundcloud, یوتوب, هر جا.    

۲ نظر:

Unknown گفت...

اینو دیگه همه به نوعی فهمیدن
نمیدونم کتاب جامعه شناسی خودمانی رو خوندی یا نه
خیلی خوب به این موضوع پرداخته

MercedeAmeri گفت...

نه نخوندم کتابشو. ممنون که معرفی‌ کردی :-) الان دیدم تو‌ اینترنت برای دن لود هست. سعی‌ می‌‌کنم بخونمش.