کلاس رقصم دوباره شروع شده، این چهارمین دوره ای یه که تو این کلاس شرکت می کنم. هر ترم آدم های بیشتری به این کلاس می یان. این دفع ٩٠ نفر عمده، اما چند نفر تا خار می منان، خدا می دونه. ترم پیش اولش ٦٠ نفر عمده اما آخر ٣٨ نفر تا اجرا موندن.
روز اول باید از کنار هم رد می شدیم و بدون این که با هم صحبت کنیم، با چشم و ایما اشاره، با هم سلام علیک می کردیم. تمرین قشنگی بود، به آدم احساس خوبی می داد. بازم یک عالمه آدم از جاهای مختلف دنیا رو می بینم یا حتا چهره های آشنایی رو که برای بار دوم، سوم یا چهارم هنوز تو این تیم هستن. مثل دخترکی که مادر فرانسوی داره، رنگ قرمز خیلی بهش می یاد و پاهای ظریفی داره یا اون دختره با موهای کوتاه بلوند که شاید سنش از من کمتره ولی خیلی خانم و پروفشناله، یه جوری جا افتاده ست، انگار که حداقل ٤٠ سالشه، اون پسر درشت هندی با موهای وزوزی که همیشه با کش می بنددشون یا کریستین که همیشه با سگش الویس می یاد، یا اون دختره که موهاش مثل "آن شرلی" نارنجی یه، یا اون دختر دیگه ای که انگشت های استخونی بلندی داره و همیشه موقع رقص همه انگشتاشو از هم باز می کنه.
این ترم معلممون جدیده، دختر جوون و خیلی با احساس و هیجانی یه و خیلی بالا پایین می پره. هر ٣ ترم قبل، معلم کلاس جوانان بود و من خیلی دلم می خواست که ی بر برام تو کلاس اون، چون کوریوگرافی هاش رو خیلی دوست دارم، حالا این ترم جاشو با معلم ما عوض کرده.
روز اول باید از کنار هم رد می شدیم و بدون این که با هم صحبت کنیم، با چشم و ایما اشاره، با هم سلام علیک می کردیم. تمرین قشنگی بود، به آدم احساس خوبی می داد. بازم یک عالمه آدم از جاهای مختلف دنیا رو می بینم یا حتا چهره های آشنایی رو که برای بار دوم، سوم یا چهارم هنوز تو این تیم هستن. مثل دخترکی که مادر فرانسوی داره، رنگ قرمز خیلی بهش می یاد و پاهای ظریفی داره یا اون دختره با موهای کوتاه بلوند که شاید سنش از من کمتره ولی خیلی خانم و پروفشناله، یه جوری جا افتاده ست، انگار که حداقل ٤٠ سالشه، اون پسر درشت هندی با موهای وزوزی که همیشه با کش می بنددشون یا کریستین که همیشه با سگش الویس می یاد، یا اون دختره که موهاش مثل "آن شرلی" نارنجی یه، یا اون دختر دیگه ای که انگشت های استخونی بلندی داره و همیشه موقع رقص همه انگشتاشو از هم باز می کنه.
این ترم معلممون جدیده، دختر جوون و خیلی با احساس و هیجانی یه و خیلی بالا پایین می پره. هر ٣ ترم قبل، معلم کلاس جوانان بود و من خیلی دلم می خواست که ی بر برام تو کلاس اون، چون کوریوگرافی هاش رو خیلی دوست دارم، حالا این ترم جاشو با معلم ما عوض کرده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر