پریروز دوستی تعریف میکرد که کسی رفته پیش بتهون و بهش گفت تو چرا همش تنهایی؟ بتهون گفته، اتفاقا تو که اومدی، من تنها شدم...
فکر کردم چقدر این جمله به زندگی من میخوره، چقدر متاسف شدم از این که کسی توی زندگیم هست که با اینکه کیلومترها با من فاصله داره، حتا با تلفن زدنش باعث میشه که تنهای تنها بشم، باعث میشه که دنیام به اندازهٔ یه سوراخ موش، کوچولو بشه...
چقدر بده، آدمهایی توی این دنیا هستن که از قدرتشون، برای کوچک کردن دنیای عزیزانشون استفاده میکنن .
فکر کردم چقدر این جمله به زندگی من میخوره، چقدر متاسف شدم از این که کسی توی زندگیم هست که با اینکه کیلومترها با من فاصله داره، حتا با تلفن زدنش باعث میشه که تنهای تنها بشم، باعث میشه که دنیام به اندازهٔ یه سوراخ موش، کوچولو بشه...
چقدر بده، آدمهایی توی این دنیا هستن که از قدرتشون، برای کوچک کردن دنیای عزیزانشون استفاده میکنن .
۱ نظر:
میفهمم جی میگی.بودن با بعضی ها آدم رو تنها تر میکنه از تنهایی.
ارسال یک نظر